محاذ آرایی غرب را ماندنی می سازد و خویشتن داری از درون می پوساند

محاذ آرايى؛ سيطرۀ در حال زوال امريكا و غرب را ماندنى ميسازد و خويشتن دارى،  هژمونی امريكا را مانند موريانه از درون مى پوساند:

به قلم: فریدون آفرسیابی، تحلیلگر امور خاورمیانه

بریا نیوز: ( یکشنبه۲۳ سنبله) در ساعت اول روز ۹ سپتامبر سال روان، یعنی زمانیکه دوحه نشینان بساط صبحانۀ شان را جمع نکرده بودند، ۱۵ فروند طیارات بم افگن رژیم اسراییلی وارد قطر شدند و برق آسا یک آپارتمان را در ناحیّ دیپلمات نشین دوحه بمباردمان نمودند.

دیروز در مسجدی جنازة اجساد شش تن قربانیان این حمله را خواندند که گفته می‌شود پنج تن آن اعضای جنبش حماس و یک تن آن افسر امنیتی قطر شامل بود.

از مقامات بلند پایۀ دولت قطر و کسانیکه در نماز جنازه حاضر بودن، همه لباس های ملی و عربی سپید به تن داشتند، تشریفات بخصوص نشان میداد که بیشتر مقامات رسمی درین مراسم جمع شده بودند. رنگ  سپید و بیرق سپید در عین حال و به نحوی، علامت تسلیم پذیری نیز است و حالات مذکور ناخواسته و غیرمستقیم، چنین وانمود میساخت که تصامیم تلافی جویانه و انتقامی در برابر این حمله دور از قراردادهای متعارف بشری  اسرائیل، وجود ندارد. فضا‌‌‌ء واتموسفیر و حالات روانی افراد از خشم و نارضایتی درونی روایت و حکایتی نداشت .

حملۀ اسرائیل نه تنها اینکه نشان داد، میان کشورهای عربی درمجموع ، با امریکا و اسرائیل روابط متقابلی وجود ندارد، بلکه این چیزی  شبیه رابطه حاکم ومحکوم بود، به نحویکه هرچه امریکا و اسرائیل بخواهند می‌توانند آزادنه و ‌فارغ از هرگونه شروط و محدودیتی درینکشور ها عمل نمایند . 

وابستگی کشورهای عربی به استعمار دیروزی انگریز و استکبارکنونی امریکا، به زمان سقوط خلافت عثمانی، بیش از صد سال سابقه پیدا می کند و پدیدۀ تازه یی نیست، واضح است که اسرائیل بعنوان کمان دار و دستیار غرب از این نفوذ بهره می برد. ، به تعبیر یک نقل «نوکر بیشتر از آقا ظلم و زنندگی می‌کند!

رابطۀ اسرائیل و کشورهای عرب تا پیش ازاین حمله، کمی در پردۀ دیپلماسی و نزاکت بود، اما حملۀ ۹ سپتامبر اسرائیل بر دوحۀ قطر، همه پرده ها را پایین انداخت و نشان داد که هژمونی و سیطرۀ امریکا و اسرائیل در عین حال از روی افتادگی و عدم کارایی سیاست قبلی دست به چنین عمل و قیحانه میزنند. 

بهرعنوان، این حمله و گستردگی نفوذ،  سوالی را منتفی ساخته است که بگوییم : آیا زرادخانه ها وسلاح هایی که قطر و دیگر کشورهای عربی با پول هنگفت بیت المال از امریکا و غرب خریداری کرده اند، در برابر حملات رژیم اسرائیل برای آن ها خط دفاعی و بازدارندگی می‌تواند داشته باشد یاخیر ؟

سکوت معنی دار قوای دفاع هوایی قطر در هنگام حمله نشان داد که بیشترانبار سلاح ها و جنگ افزارهای موجود درین کشورها و درگذشته،  بخاطر ارضای غرب خریداری شده است، تا بخاطر رفع نیاز دفاعی در برابر حملات اینچنینی .

تردیدی وجود ندارد، تبصره واعلامیه های قطر و محکوم ساختن ها هم بیشتر در قالب الفاظ است، این عادت به مرگ استعمار نو است، روی پالیسی مزورانه اجازه می‌دهند و راضی اند، بخاطر پایین آوردن خشم رعایا و مردم این کشورها، چنین اعلامیه ها و خشونت های کلامی علیه آنها وجود داشته باشد، حتی مظاهراتی صورت بگیرد و پرچم آنها لگدمال و سوزانده شود!

اما با تمام این حالات درد آور و ذلت بار، می‌توان گفت که ادامۀ سیاست کنونی قطر و کشورهای عربی در برابر اسرائیل و در شرایط حاضر، بهتر از سیاست محاذ آرایی و جنگی است، محاذ آرایی سیطره در حال زوال امریکا و غرب را ماندنی میسازد و خویشتن داری ‌دوری ازجنگ هژمونی امریکا را مانند موریانه از درون می پوساند و این حقیقتی است که سیاست مداران و رهبران عربی آن را درک کرده و روی همان خط و سیاست روان اند.

 آن ها می‌توانند در آیندۀ شاید هم نزدیک و نه چندان دور؛ از این وابستگی ها و محکومیت ها خودشان را رها نمایند و جایگاه محترمانه و مستقلی را برایشان حاصل نمایند، اما اگر حالات بطرف کشیدگی برود و درنهایت جنگی میان اسرائیل و کشورهای عربی صورت بگیرد که هرگز نمیگیرد، در این صورت دیگر شهرهای قشنگ و آسمان خراش های ‌لوکس و شیسه یی این کشورها که بهترین مراکز داد وستد تجاری و تفریحی جهان شده اند، در وضعیت کنونی نمی ماند.  

سیاست مداران قطری وعربی را دست کم نگیریم، آن ها ترجیح می‌دهند، لباس های سپید و ظاهرا دست وپاگیر داشته باشند، اما هشیار جان خود اند و همانقدر که زردوست اند، زرنگ نیزاند.