تحلیل روز
دلایل شتاب آمریکا برای پایاندادن به جنگ اوکراین
نوشته: سید حسین موسوی
بریانیوز:(۵قوس/ لیندی) روند تحولات اخیر نشان میدهد که آمریکا با سرعت و تمرکز بیشتری نسبت به گذشته در تلاش است جنگ اوکراین را پایان دهد. بررسی مولفهها و جهتگیریهای سیاسی واشنگتن نشان میدهد این شتاب ناشی از مجموعهای از عوامل داخلی، ژئوپولیتیک و راهبردی است که در چند سطح قابل تحلیل است.

نخست، فشار رو به افزایش افکار عمومی آمریکا یکی از مهمترین محرکهای این تصمیمگیری است. بخش عمدهای از مردم آمریکا از ادامه جنگ، هزینههای مالی آن، و انتقال گسترده تسلیحات به اوکراین ناراضیاند. این نارضایتی نهتنها فضای سیاسی داخلی را تحت تأثیر قرار داده بلکه دولت را مجبور کرده است اقداماتی انجام دهد که فشار اجتماعی را کاهش دهد و از تبدیل جنگ اوکراین به یک بحران سیاسی داخلی جلوگیری کند. در چنین فضایی، دولت آمریکا پایان جنگ را ابزاری برای ترمیم موقعیت سیاسی رئیسجمهور و مدیریت مطالبات عمومی میبیند.
دومین عامل، تمایل جدی دونالد ترامپ برای بستن سریع پرونده اوکراین است. ترامپ در مقایسه با دولتهای پیشین آمریکا، رویکرد متفاوتی دارد. او برخلاف الگوهای سنتی سیاست خارجی واشنگتن، فشار مستقیم و علنی بر ولودیمیر زلنسکی وارد میکند تا بخشهایی از پیشنهادات مسکو را بپذیرد. این رویکرد در طرح ۲۸ مادهای پیشنهادی او کاملاً قابل مشاهده است؛ طرحی که در آن اتحادیه اروپا نقش تعیینکنندهای ندارد و نشان میدهد ترامپ در مدیریت بحران اوکراین، اروپا را در جایگاه تصمیمگیر اصلی نمیبیند. حتی میتوان گفت که آمریکا در این روند، آگاهانه اروپا را دور زده تا ابتکار صلح را بهطور کامل در اختیار خود نگه دارد.

سومین مؤلفه مهم، نگرانی آمریکا از درگیرشدن همزمان در چند جبهه فعال و پرهزینه است. علاوه بر بحران اوکراین، خاورمیانه شاهد تحولات سنگین امنیتی و سیاسی است. بحران غزه، وضعیت بیثباتی در مرزهای لبنان، و چالشهای امنیتی در دریای سرخ و منطقه خلیج فارس، بخشی از فشارهایی است که واشنگتن با آن مواجه است. مدیریت این حجم از بحرانها نیازمند تمرکز و توان قابلتوجهی است، و ادامه جنگ اوکراین میتواند این ظرفیت را کاهش دهد. کاهش سطح تنش در خاورمیانه و تلاش برای تثبیت آتشبس از ابعاد این رویکرد محسوب میشود.
در سطحی دیگر، تحولات ونزوئلا و آمریکای لاتین نقش مهمی در محاسبات ایالات متحده دارد. واشنگتن نشانههایی از احتمال تنش جدی با کاراکاس بروز داده و مقامات آمریکایی بارها از آمادگی نظامی سخن گفتهاند. ورود به یک بحران امنیتی جدید در آمریکای لاتین، بدون آنکه پروندههای باز اوکراین و خاورمیانه مدیریت شده باشد، میتواند آمریکا را در معرض فشارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی قابل توجهی قرار دهد. بنابراین، پایاندادن به جنگ اوکراین برای کاهش بار استراتژیک و آزادسازی ظرفیتهای نظامی و دیپلماتیک آمریکا ضروری بهنظر میرسد.
برآیند این مجموعه عوامل نشان میدهد که واشنگتن ترجیح میدهد جنگ اوکراین حتی با توافقی که تا حدودی به نفع روسیه باشد، خاتمه یابد. این تصمیم بیش از آنکه بر پایۀ منافع ژئوپولیتیک بلندمدت استوار باشد، ناشی از فشارهای فوری و نیاز آمریکا برای جلوگیری از درگیری در چند جبهه همزمان است. ادامۀ جنگ، بیش از همه بر دوش اتحادیۀ اروپا سنگینی میکند، در حالی که آمریکا تلاش میکند هزینههای خود را کاهش داده و ابتکار عمل را در بحرانهای دیگر به دست گیرد.
در نتیجه، تلاش برای جمعبندی جنگ اوکراین، کاهش تنش در خاورمیانه و ایجاد فضای تنفسی برای مدیریت بحرانهای احتمالی در آمریکای لاتین، سه ضلع اصلی رویکرد کنونی واشنگتن را تشکیل میدهد؛ رویکردی که نشان میدهد آمریکا بهدنبال بازآرایی اولویتهای راهبردی و جلوگیری از فرسایش در چند میدان همزمان است.